محمود زرینماه - اقتصاددان: بانک مرکزی به طور دورهای و تاریخی از استقلال کافی برخوردار نیست. در حالی که بانکهای مرکزی کشورهای پیشرفته از استقلال لازم برخوردارند، در ایران این وضعیت متفاوت است و سیاستگذاریها عمدتاً خارج از بانک مرکزی انجام میشود. معمولاً راهکارهای کارشناسی به دلیل مصلحتهای روزمره قربانی میشوند و این یک مشکل دائمی است. قانونی که اخیراً مجلس تصویب کرد نیز با وجود وعدههای اولیه برای افزایش استقلال بانک مرکزی، به این هدف نرسید و این وضعیت ادامه دارد. رئیس کل بانک مرکزی در صورتی که بتواند مستقل کار کند میتواند در اصلاح ساختار اقتصادی تأثیرگذار باشد، اما تاکنون این امر محقق نشده است و به نظر نمیرسد که به زودی بتوان این کار را انجام داد. زیرا رئیسکل بانک مرکزی توسط رئیسجمهور منصوب میشود و این انتصاب خارج از چارچوبهای علمی و تحلیلی حوزه اقتصاد صورت میگیرد.
طی یکی دو سال گذشته، رئیس کل بانک مرکزی روشهایی برای کنترل نقدینگی، کنترل پایه پولی و جلوگیری از استقراض بانکها تدوین کرد، اما فشارهایی که از بیرون به وجود میآید، عمدتاً به دلیل کسری بودجه است. تا زمانی که این مشکل مزمن کسری بودجه در اقتصاد وجود دارد که متاسفانه برای ۴۰-۳۰ سال است که در اقتصاد ما ادامه دارد، این داستان ادامه خواهد داشت. مجلس، هزینههای قطعی برای دولت تعیین میکند، بدون اینکه درآمدهای قطعی پیشبینی شود. در واقع، درآمدها معمولاً تحقق پیدا نمیکند و این موضوع منجر به استقراض از بانک مرکزی و فروش اوراق خزانه و در نتیجه تورم میشود.
به عنوان مثال، امسال حدود ۸ میلیارد دلار کسری بودجه داریم که معادل ۴۰۰ همت است و این کسری در شرایط تورم ۲۶-۲۵ درصدی، قابل مشاهده است. بانک مرکزی باید چه کار کند؟ مشخص است که وقتی کسری بودجه وجود دارد، برای تامین حقوق کارکنان و بازنشستگان، یارانهها و سایر هزینهها به پول نیاز است و این موضوع به افزایش قیمت دلار منجر میشود. بانک مرکزی چه کار کند؟ بانک مرکزی ناچار است با عرضه قطرهچکانی یا عرضه گستردهتر دلار، برای کنترل نرخ ارز تلاش کند.
در ایران، با این رویکردی که در اقتصاد داریم، بانک مرکزی نمیتواند مستقل عمل کند. تا زمانی که بانک مرکزی به عنوان منشاء و منبع تامین مالی دولت و چالشهای آن نقشآفرینی کند، وضعیت به همین شکل باقی خواهد ماند. بنابراین، ما باید به گونهای دیگر این مسئله را حل کنیم. وقتی در کشور ۵ میلیارد دلار بنزین رایگان به مردم میدهید و فقط ۸ میلیارد دلار کسری بودجه دارید، این کسری منشاء تورم ۳۰-۲۰ درصدی میشود. آیا نباید این مشکل حل شود؟ تا زمانی که این مسائل را درست نکنیم، بانک مرکزی نیز قربانی همین رویهها خواهد بود.
بانک مرکزی باید محل کارشناسیهای بزرگ و پیشرفته در کشور باشد، اما نمیتواند به خوبی عمل کند. این کارهایی که الان بانک مرکزی انجام میدهد، نقشآفرینی خوبی است، اما فشارهای بیرونی بر این نهاد وجود دارد و بانک مرکزی ناچار است که کسری بودجه دولت را تامین کند. این موضوع باعث افزایش پایه پولی و افزایش پول پُرقدرت در کشور میشود. تورم معمولاً دو عامل دارد: یکی کمبود تولید و دیگری بالا بودن نقدینگی. در حال حاضر، ما واقعاً با مشکل تولید مواجه نیستیم. تبلیغات گسترده در بیلبوردها، اینترنت و رسانهها نشان میدهد که در بسیاری از حوزهها مازاد تولید داریم. با این حال، چرا هنوز تورم داریم؟ تورم به دلیل کسری بودجه است.
اگر ما اصلاحاتی در قیمتگذاری انرژی انجام و کسری بودجه را کاهش دهیم، میتوانیم تنشهای ارزی را حل کنیم، اما این کار انجام نمیشود. این وضعیت به دلیل فشارهای بیرونی و هراسافکنی دشمن است. هر رئیسجمهوری که میآید، قول میدهد که قیمت بنزین افزایش نخواهد یافت، اما عملیاتی نمیشود. در حال حاضر، هزینههای تصفیه و حمل و نقل بنزین بسیار بیشتر از قیمت فعلی آن است. ما تا زمانی که این مشکلات را حل نکنیم، همچنان با این چالشها مواجه خواهیم بود. از سال ۹۰ تاکنون، قیمت دلار به شدت افزایش یافته است.
سن بازنشستگی در کشور ما پایین است و ما باید به افراد بازنشسته حقوق پرداخت کنیم. این قوانین و سیاستها هزینهها را بالا میبرد و اگر این مسائل را حل نکنیم، به طور مداوم با این مشکلات مواجه خواهیم بود. اصلاحات باید در یک یا دو سال آینده انجام شود. همچنین، وضعیت مالیات در کشور نشان میدهد که ایران بهشت اشرافیگری است. تصمیمات مالیاتی به طور موثر اجرا نمیشوند و مشکلات ما در جای دیگری نهفته است. اینها مسائل کلانی بود که مطرح کردم و باید حل شوند. اگر این مشکلات حل نشوند، ما به طور مداوم با این چالشها مواجه خواهیم بود.
نظر شما